پنجشنبه

براي گلدون دستات يه سبد رازقي دارم


براي ضيافت عشق اگه شب ، شب غزل نيست
اگه نور ، آينه به آينه اگه گل ، بغل بغل نيست
براي گلدون دستات يه سبد رازقي دارم
بهترين قلبو تو دنيا براي عاشقي دارم
از تو تا ويرووني من از تو ما مرز شكستن
فاصله ، واكردن در   فاجعه ، صداي بستن
ترسم از بي رحمي شب نيست   ترسم از دلتنگي فرداست
ترسم از شب مرگي آواز   ترسم از تدفين قمري هاست
سهمي از رجعت انسان سهمي از خداشدن باش
سهمي از معجزه ي عشق سهمي از معراج من باش